صدا و خشم تراژدی خانواده کامپسون است، که شامل برخی از شخصیت های قابل توجه ترین یادداشت ها در ادبیات: کادی زیبا و سرکش؛ منچیلد بنجی؛ خالی از سکنه، Quentin روانپزشکی؛ جیسون، بدبینی وحشیانه؛ و Dilsey، خدمتکار سیاه آنها. زندگی آنها تقسیم شده و مشتق شده از تاریخ و میراث، صداهای شخصیت و اقدامات برای ایجاد آنچه که مسلما شاهکار فاکنر و یکی از بزرگترین رمان های قرن بیستم است.
خرید کتاب خشم و هیاهو
جستجوی کتاب خشم و هیاهو در گودریدز
معرفی کتاب خشم و هیاهو از نگاه کاربران
تمام شد و از یک رنج بی پایان خلاص شدم... پیچیدگی های شخصیتی و زمانی و مشابهت های اسمی و افکار پریشان و جمله های بی پایان... هیچی نمیشه گفت..
مشاهده لینک اصلی
با خواندن اولین سطور می فهمی که با دنیای غریب و بزرگی روبرو هستی و تقریباً می شود گفت از آن هیچ نمی دانی. فقط این را متوجهی که در هر صفحه با یک شاهکار، یک قله مسلم و دست نیافتنی در ادبیات مدرن، کلنجار می روی. کلنجار رفتنی که انسان مدرن با خویشتن دارد. کلنجار رفتنی از جنس پریشان حالی کونتین و خاطره بازی بنجیِ مجنون. رمانی در چهار فصل پیرامون خانواده ای جنوبی (خانواده رو به زوال کامپسون) که سه فصل اول آن را سه پسر خانواده روایت می کنند.
در اهمیت و بزرگی خشم و هیاهو، فاکنرشناسان و منتقدان کوچک و بزرگی بسیار نوشته اند. من جمله سارتر که البته مقاله اش در انتهای این مجلد (دست کم) مجلدی که من خواندم به ترجمه ابوالحسن نجفی آمده. از طرفی صحبت در مورد خشم و هیاهو و بزرگی اش کار من نیست. من فقط از خواندن آن لذتی را بردم که این روزها با محتوای آبکی و سطحی خیلی از کتابها و فیلم ها بسیار نایاب شده. بنابراین من از حرف های جدی تر در مورد فسلفه و نگاه فاکنر می گذرم و ذهن خواننده احتمالی این یادداشت را منحرف نمی کنم.
از طرفی یک آشنایی مقدماتی با فرزندان این خانواده، سه پسر راوی و تک دخترشان، شاید بتواند خواننده های بعدی را از گیج و گم شدن در لایه های رمان برهاند. این آشنایی مقدماتی آنقدر ابتدایی است که لازم ندیدم یادداشت را به علت @اسپویلر@ مخفی کنم منتهی اگر از خوانندگانی هستید که دوست دارند تک تک چیزها را خودشان کشف کنند از اینجا به بعد را نخوانید.
خانواده کامپسون، همانطور که گفتم، خانواده ای اهل جنوب آمریکاست که طی این رمان به نوعی زوال آنها نشان داده می شود (لایه رویی).این خانواده شامل:
جیسون کامپسون سوم - پدر (تولد نامعلوم-مرگ 1912)
کارولین باسکومب کامپسون - مادر (تولد نامعلوم-مرگ 1933)
کونتین کامپسون (1891 تا 1910) پسر بزرگ خانواده که بسیار تحت تاثیر پدر است و علاقه بسیاری به خواهر خود، کدی، دارد. او در 1910 خودش را غرق می کند.
کدی (کندیس) کامپسون (تولد 1892-مرگ نامعلوم) - دختر خانواده که در سرتاسر رمان می توان او را حس کرد و حضور دارد.
جیسون کامپسون چهارم (1894 - مرگ نامعلوم) - دومین پسر و عزیزترین نزد مادر
بنجامین کامپسون (1895-مرگ نامعلوم)- آخرین فرزند خانواده و راوی بخش اول رمان و معلول ذهنی است. نام اول او موری و همنام دایی اش بوده که آن را بعدتر به بنجامین تغییر داده اند. بنجامین به علت معلولیت ذهنی که دارد توانایی درک مفهوم زمان را ندارد و بنابراین همه خاطرات و ذهنیاتش شکل زمان حال دارد.
کونتین کامپسون (؟) - دختر کدی که پس از به دنیا آمدن کدی او را به خانه پدری اش می فرستد.
مشاهده لینک اصلی
اولین چیزی که به نظر می رسد در مورد Sound و Fury ¨ Eliot à ¨ چندین تصویر از تصاویر شکسته است. Deciphering TSTF مانند بازسازی یک آینه متروک است؛ دشوار است و به احتمال زیاد به درد پایان می رسد. از سوی دیگر، آن را سخت به انکار که آن را یک کتاب عالی، اگر تنها از نظر کارایی است. مهارت مورد نیاز برای ایجاد این قطعه، شامل بسیاری از دیدگاه های جداگانه، محدود به چنین لحظات باریک و خاص، باعث می شود من به پازل های متصل شدن از یک قطعه چوب یا سنگی فکر می کنم. این که آیا شما آن را دوست دارید و یا نه، شما باید به تحسین کار. پس از گفتن، من معتقدم که این کتاب به شدت در نظر گرفته شده برای دقیق بودن کیفیت است که آن را برای اکثر خوانندگان غیر قابل دسترس است. اگر صبر داشته باشید تا آن را تمام کنید و ابزارهای آن برای رمزگشایی آن، شما تبدیل به یکی از نخبگان انتخابی خواهید شد. آن را در نظر گرفته، زیرا آن را حذف می کند. متاسفانه، بسیاری از دوستداران ادبیات می خواهند نوشتن را به نیاز به رمزگشایی؛ آنها لایه هایی از معنا را به غیر قابل دسترسی بودن می خواهند. من یکی از این خواننده نیستم. بعد از همه، هنگامی که شما کتاب را رمزگشایی کردید، هنگامی که آینه تقسیم شده را جمع کردید، تصویری است که واقعا آن را منحصر به فرد یا جذاب می بینید؟ من اعتراف می کنم که من همکاری خاصی با شخصیت های TSTF داشته ام؛ من آنها را باور دارم آنها برای من احساس می کنند. با این حال، پس از اینکه شما خیلی سخت کار کردید تا بدانید دقیقا چه چیزی با آنها روبرو می شود، سخت نیست که به کاراکترها توجه داشته باشید. شما قبلا زمان زیادی را با آنها صرف کرده اید که عملا خانواده آنها هستند. این مبهم به نظر می رسد که نویسنده برای استفاده از چنین وسیله ای برای دریافت خوانندگانش با کاراکترهایش سرمایه گذاری کند. در نهایت، من حدس می زنم که مسئله من با فاکنر، استاد صنایع دستی است که تقریبا غیرممکنی را مدیریت می کند، کاری جدید در زمینه نوشتن انجام نمی دهد. مسئله من با انجمن ادبیات است، که بسیار محترم به نظر می رسد مانند یک مهره سخت به crack.The صدا و خشم؛ یک شاهکار فرم و یکی از کتابهای غیر قابل دسترسی که تا کنون برداشت کرده ام. باز هم سخت است با کیفیت کتاب بحث کند من این کتاب را به خوانندگان کمی توصیه می کنم، اما هنوز به نقل از چند صد کلمه در مورد آن نقل مکان کرده ام.
مشاهده لینک اصلی
این هیولای یک کتاب همانقدر عمیق است \u0026 amp؛ گیج کننده جایی که بین آگاهی برهنه و ناسازگاری وحشیانه، رمان هیچ چیز نیست اگر نه مغزی. حوادثی که یک آخر هفته آخر هفته عید پاک در انتهای دهه ی 20 را پشت سر می گذارند، در مارک های عاطفی بریده می شوند و سپس با رویدادهای غم انگیز و غم انگیز مخلوط می شوند. شروع دخمه پرپیچ و خم با Benjys POV مانند مجموعه ای از قوانین پیشنهاد شده توسط دیوانه فاکنر است. او بیش از آنکه بپرسد، او را «نیاز دارد» همه چیز را برای شرکت در «گوتیک جنوبی»، درامایی که در زندگی اعضای یک قبیله محکوم شده است، قرار می دهد. گاه گاهی اوقات به سه روانۀ متمایز تبدیل می شود و جالب است که ببینیم چطور تصادفی یا مسیر سرنوشت هر شخص را برنامه ریزی می کند. این یک MRS معکوس است. Dalloway: در حالی که این یک روز به عنوان یک نشانه برای شخصیت تدوین شده است، شخصیت های مختلف که یک کل را تشکیل می دهند، کامپسون ها، از همان منبع ساخته می شوند و در عین حال زمان اغلب نامناسب است؛ زیرا زمان های زیادی وجود دارد که شخصیت های اصلی و شکاف های عمیق که مخاطبان تعجب می کنند. تمام تجربه یکی از تقریبا بی نظیری است؛ SOUND در طول کامل با چندین منبع آگاهی توصیف شده است، در حالی که FURY همه خوانندگان است که در کنار هم قرار دادن همه رشته ها هستند. به فاکنر نیم ماه خود بدهید! : این یک پروفسور بود که مدت زیادی طول کشید تا یک نمودار از بیش از ده خط داستان را تشکیل دهد که این یکپارچه از جنوب (و پس از جنگ داخلی) است.
مشاهده لینک اصلی
MAA ± اردوی ملی افغانستان، MAA ± اردوی ملی افغانستان و، و MAA ± اردوی ملی افغانستان خزد در این روز سرعت خرده پس از روز تا هجا نهایی نوشتن زمان، و تمام دیروزهایم ما احمق به گرد و غبار از مرگ روشن می شد. بیرون بروید، به طور خلاصه تماس بگیرید! زندگی است، اما یک سایه راه رفتن، یک بازیکن ضعیف است که Struts و قاپد صحنه و هرگز دوباره او را بشنوند. این یک داستان است که توسط idiot، پر از سر و صدا و خشم، که به معنی هیچ چیز، گفته شده است. (مکبث - قانون 5، صحنه 5 - ویلیام شکسپیر) ... تجربه خود را در پوست از برادران Compson، در قلب افسانه ای Yoknapatawpha شهرستان، حضور در انحلال و فروپاشی یک خانواده مشخص شده توسط تراژدی ... خواندن فاکنر همیشه یک چالش است. اما خواندن سر و صدا و خشم بدون شک یک عمل جسورانه است. مانند یک بوم امپرسیونیست آن بود، نویسنده نشان دهنده این واقعیت در brushstrokes خشمگین از آگاهی. این سر و صدا از ذهن، فکری است که نمی توان تسلط، که حافظه نهایی، همیشه تکه تکه شده، شکسته را به یک سر و صدا از احساس را تعیین میکند. شعر مونولوگ صمیمی و توصیفی است. شما می توانید یک موضوع روایت ادامه در زبان فاکنر پیدا کنید: این یک قاعده مستثنی است، یک امتیاز زودگذر نشان می دهد که راه نثر POA © TICA او همیشه fructÃfero. با توجه به پیشرفت در خواندن، در می یابیم که بیشتر ما خودمان را پیدا دور از تصویر، شدید تر و خیره کننده علامت که در پایین حافظه ما باقی می ماند، مثل یک معما گریزان در نهایت پرده برداری شد. کتاب خطرناک و شدید. شهادت یک تحریک زیبا و فریبنده.
مشاهده لینک اصلی
به نوعی من فارغ التحصیل رشته زبان انگلیسی شدم و فاکنر را خوانده ام. این اولین کتابی بود که از او خواند و نمیتوانستم درباره آن حرف بزنم. این کتاب از شما غافل می شود چیزی اینجاست. شما می دانید که احساس می کنید هنگامی که یک آهنگ را می شنوید و یا یک چهره ای را می بینید که یک حافظه مبهم را جرقه می زند؟ حافظه ممکن است یک رویای باشد، یا شاید چیزی بود که شما در یک فیلم دیدید. ممکن است به خوبی چیزی بوده باشد که هرگز در مورد شما رخ نداده است، اما برخی از فانتزی هایی که سال ها پیش داشتید بود. شاید حتی یک واکنش فیزیکی وجود داشته باشد؟ اتصال وجود دارد، اما لعنت به آن اگر شما می توانید انگشت خود را بر روی آن قرار داده است. با این حال، آن را برای یک بعد از ظهر ذهن خود را اشغال و الهام بخش قطعه ای از فکر شما ممکن است در غیر این صورت بود. این درست است؟ البته. این چیزی است که شما با این کتاب دریافت می کنید. شما در حال تلاش برای پیدا کردن این اتصال یک خواننده دیگر می گوید خواندن صدا و خشم مانند تلاش برای جمع آوری یک پازل با 50٪ از قطعات گم شده است. من این نکته را درک می کنم، اما من نمی دانم که دقیقا درست است. من فکر نمی کنم هر قطعه ای از دست رفته وجود داشته باشد. شما فقط باید انتظارات خود را از آنچه که پازل کامل به نظر می رسد را تغییر دهید. من فهمیده ام که مردم چه می گویند وقتی که می گویند فالکلر فقط سقوط جنوب را نشانه نمی گیرد. من فکر می کنم موضوع مهم تر این است که با دوره پس از بازسازی / تبدیل دوران قرن بیست و کمتر با بررسی گسترده تر از زمان و تاریخ به عنوان آن مربوط به تجربه انسان / خانواده است. این کتابی است که مثل هیچ چیز به نظر می رسد. شما برای اولین بار از 70 تا 100 صفحه اول از دست داده اید. درک ما از زمان به عنوان یک فرآیند خطی، تجربه شما را با قسمت اول کتاب تضعیف خواهد کرد. روایت بنجی دشوار است که مطمئن شود، اما زمانی که کتاب گفته شده و انجام شده است، او به یاد ماندنی ترین و شاید مهم ترین است. در کل، کتاب به چهار بخش با چهار دیدگاه متفاوت تقسیم می شود. ما از طریق بنجی، گذشته، حال و آینده را در یک هواپیمای نه یک خط می بینیم؛ ناتوانی Quintons در پذیرش زمان و گذشت و تمایل او برای گذشته (گذشته او لزوما بخشی از آن نیست)؛ جیسون تنها در حال حاضر زندگی می کند و بیش از آنکه به لحظه ای فکر می کند، وسوسه می شود؛ و در نهایت دیلیزی که به نظر تنها اعضای خانواده با توانایی جذب گذشته به عنوان بخشی از اینجا و حال و بدون ترس از آینده زندگی می کند. این موضوع از طریق سبک مورد بررسی قرار می گیرد. این کتاب با جمله هایی است که هیچ مبدا یا پایان ندارد، بعضی از چیزهایی که هیچ نشانه ای برای صحبت کردن ندارند و تمام نشانه گذاری دقیقا اشتباه است، اما مطمئنا درست نیست. بسیاری از فلش بک ها، تغییر در دیدگاه و اغلب صفحات و صفحات با تعداد کمی از پاراگراف ها را مختل می کنند. درک هرکدام از شخصیت های زمان از طریق تجربه فاکنر با زبان درک می شود. این مثل خواندن یک رویا است. ایده این است که تمام این لحظات، تصاویر و بیت های شکسته از گفت و گو را کنار هم بگذاریم تا بتوانیم به قلب احساس آن که پیشتر صحبت می کردم، برسم. â € œwhere از این آمد؟ چرا من در مورد این فکر می کنم؟ هنگامی که من قادر خواهم بود آن را با هم بکشیم و آن را شکل دهیم؟ شما ممکن است آن را پیدا نکنید اما خوشحال هستید که سعی کنید. 5 ستاره، A +، انگشت شست ... همه چیز که گریه می کند. این کتاب را بخوانید
مشاهده لینک اصلی
خوب، در اینجا من با یکی دیگر از دیدگاه های مخالف من می روم. این اولین تلاش من برای خواندن فاکنر بود و من به شما اطمینان می دهم که آخرین کار من خواهد بود. من نمی دانم چگونه این شمع عجیب و غریب تا به حال منتشر شده، و نه تنها کلاسیک تبدیل شد! کاملا غیر قابل خواندن آن! نسخه چاپی خالص (همانطور که همیشه، فقط نظر من است، بنابراین اگر کتاب را دوست دارید، مجازات نشوید).
مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب خشم و هیاهو
خرید کتاب خشم و هیاهو
جستجوی کتاب خشم و هیاهو در گودریدز
مشاهده لینک اصلی
با خواندن اولین سطور می فهمی که با دنیای غریب و بزرگی روبرو هستی و تقریباً می شود گفت از آن هیچ نمی دانی. فقط این را متوجهی که در هر صفحه با یک شاهکار، یک قله مسلم و دست نیافتنی در ادبیات مدرن، کلنجار می روی. کلنجار رفتنی که انسان مدرن با خویشتن دارد. کلنجار رفتنی از جنس پریشان حالی کونتین و خاطره بازی بنجیِ مجنون. رمانی در چهار فصل پیرامون خانواده ای جنوبی (خانواده رو به زوال کامپسون) که سه فصل اول آن را سه پسر خانواده روایت می کنند.
در اهمیت و بزرگی خشم و هیاهو، فاکنرشناسان و منتقدان کوچک و بزرگی بسیار نوشته اند. من جمله سارتر که البته مقاله اش در انتهای این مجلد (دست کم) مجلدی که من خواندم به ترجمه ابوالحسن نجفی آمده. از طرفی صحبت در مورد خشم و هیاهو و بزرگی اش کار من نیست. من فقط از خواندن آن لذتی را بردم که این روزها با محتوای آبکی و سطحی خیلی از کتابها و فیلم ها بسیار نایاب شده. بنابراین من از حرف های جدی تر در مورد فسلفه و نگاه فاکنر می گذرم و ذهن خواننده احتمالی این یادداشت را منحرف نمی کنم.
از طرفی یک آشنایی مقدماتی با فرزندان این خانواده، سه پسر راوی و تک دخترشان، شاید بتواند خواننده های بعدی را از گیج و گم شدن در لایه های رمان برهاند. این آشنایی مقدماتی آنقدر ابتدایی است که لازم ندیدم یادداشت را به علت @اسپویلر@ مخفی کنم منتهی اگر از خوانندگانی هستید که دوست دارند تک تک چیزها را خودشان کشف کنند از اینجا به بعد را نخوانید.
خانواده کامپسون، همانطور که گفتم، خانواده ای اهل جنوب آمریکاست که طی این رمان به نوعی زوال آنها نشان داده می شود (لایه رویی).این خانواده شامل:
جیسون کامپسون سوم - پدر (تولد نامعلوم-مرگ 1912)
کارولین باسکومب کامپسون - مادر (تولد نامعلوم-مرگ 1933)
کونتین کامپسون (1891 تا 1910) پسر بزرگ خانواده که بسیار تحت تاثیر پدر است و علاقه بسیاری به خواهر خود، کدی، دارد. او در 1910 خودش را غرق می کند.
کدی (کندیس) کامپسون (تولد 1892-مرگ نامعلوم) - دختر خانواده که در سرتاسر رمان می توان او را حس کرد و حضور دارد.
جیسون کامپسون چهارم (1894 - مرگ نامعلوم) - دومین پسر و عزیزترین نزد مادر
بنجامین کامپسون (1895-مرگ نامعلوم)- آخرین فرزند خانواده و راوی بخش اول رمان و معلول ذهنی است. نام اول او موری و همنام دایی اش بوده که آن را بعدتر به بنجامین تغییر داده اند. بنجامین به علت معلولیت ذهنی که دارد توانایی درک مفهوم زمان را ندارد و بنابراین همه خاطرات و ذهنیاتش شکل زمان حال دارد.
کونتین کامپسون (؟) - دختر کدی که پس از به دنیا آمدن کدی او را به خانه پدری اش می فرستد.
مشاهده لینک اصلی
اولین چیزی که به نظر می رسد در مورد Sound و Fury ¨ Eliot à ¨ چندین تصویر از تصاویر شکسته است. Deciphering TSTF مانند بازسازی یک آینه متروک است؛ دشوار است و به احتمال زیاد به درد پایان می رسد. از سوی دیگر، آن را سخت به انکار که آن را یک کتاب عالی، اگر تنها از نظر کارایی است. مهارت مورد نیاز برای ایجاد این قطعه، شامل بسیاری از دیدگاه های جداگانه، محدود به چنین لحظات باریک و خاص، باعث می شود من به پازل های متصل شدن از یک قطعه چوب یا سنگی فکر می کنم. این که آیا شما آن را دوست دارید و یا نه، شما باید به تحسین کار. پس از گفتن، من معتقدم که این کتاب به شدت در نظر گرفته شده برای دقیق بودن کیفیت است که آن را برای اکثر خوانندگان غیر قابل دسترس است. اگر صبر داشته باشید تا آن را تمام کنید و ابزارهای آن برای رمزگشایی آن، شما تبدیل به یکی از نخبگان انتخابی خواهید شد. آن را در نظر گرفته، زیرا آن را حذف می کند. متاسفانه، بسیاری از دوستداران ادبیات می خواهند نوشتن را به نیاز به رمزگشایی؛ آنها لایه هایی از معنا را به غیر قابل دسترسی بودن می خواهند. من یکی از این خواننده نیستم. بعد از همه، هنگامی که شما کتاب را رمزگشایی کردید، هنگامی که آینه تقسیم شده را جمع کردید، تصویری است که واقعا آن را منحصر به فرد یا جذاب می بینید؟ من اعتراف می کنم که من همکاری خاصی با شخصیت های TSTF داشته ام؛ من آنها را باور دارم آنها برای من احساس می کنند. با این حال، پس از اینکه شما خیلی سخت کار کردید تا بدانید دقیقا چه چیزی با آنها روبرو می شود، سخت نیست که به کاراکترها توجه داشته باشید. شما قبلا زمان زیادی را با آنها صرف کرده اید که عملا خانواده آنها هستند. این مبهم به نظر می رسد که نویسنده برای استفاده از چنین وسیله ای برای دریافت خوانندگانش با کاراکترهایش سرمایه گذاری کند. در نهایت، من حدس می زنم که مسئله من با فاکنر، استاد صنایع دستی است که تقریبا غیرممکنی را مدیریت می کند، کاری جدید در زمینه نوشتن انجام نمی دهد. مسئله من با انجمن ادبیات است، که بسیار محترم به نظر می رسد مانند یک مهره سخت به crack.The صدا و خشم؛ یک شاهکار فرم و یکی از کتابهای غیر قابل دسترسی که تا کنون برداشت کرده ام. باز هم سخت است با کیفیت کتاب بحث کند من این کتاب را به خوانندگان کمی توصیه می کنم، اما هنوز به نقل از چند صد کلمه در مورد آن نقل مکان کرده ام.
مشاهده لینک اصلی
این هیولای یک کتاب همانقدر عمیق است \u0026 amp؛ گیج کننده جایی که بین آگاهی برهنه و ناسازگاری وحشیانه، رمان هیچ چیز نیست اگر نه مغزی. حوادثی که یک آخر هفته آخر هفته عید پاک در انتهای دهه ی 20 را پشت سر می گذارند، در مارک های عاطفی بریده می شوند و سپس با رویدادهای غم انگیز و غم انگیز مخلوط می شوند. شروع دخمه پرپیچ و خم با Benjys POV مانند مجموعه ای از قوانین پیشنهاد شده توسط دیوانه فاکنر است. او بیش از آنکه بپرسد، او را «نیاز دارد» همه چیز را برای شرکت در «گوتیک جنوبی»، درامایی که در زندگی اعضای یک قبیله محکوم شده است، قرار می دهد. گاه گاهی اوقات به سه روانۀ متمایز تبدیل می شود و جالب است که ببینیم چطور تصادفی یا مسیر سرنوشت هر شخص را برنامه ریزی می کند. این یک MRS معکوس است. Dalloway: در حالی که این یک روز به عنوان یک نشانه برای شخصیت تدوین شده است، شخصیت های مختلف که یک کل را تشکیل می دهند، کامپسون ها، از همان منبع ساخته می شوند و در عین حال زمان اغلب نامناسب است؛ زیرا زمان های زیادی وجود دارد که شخصیت های اصلی و شکاف های عمیق که مخاطبان تعجب می کنند. تمام تجربه یکی از تقریبا بی نظیری است؛ SOUND در طول کامل با چندین منبع آگاهی توصیف شده است، در حالی که FURY همه خوانندگان است که در کنار هم قرار دادن همه رشته ها هستند. به فاکنر نیم ماه خود بدهید! : این یک پروفسور بود که مدت زیادی طول کشید تا یک نمودار از بیش از ده خط داستان را تشکیل دهد که این یکپارچه از جنوب (و پس از جنگ داخلی) است.
مشاهده لینک اصلی
MAA ± اردوی ملی افغانستان، MAA ± اردوی ملی افغانستان و، و MAA ± اردوی ملی افغانستان خزد در این روز سرعت خرده پس از روز تا هجا نهایی نوشتن زمان، و تمام دیروزهایم ما احمق به گرد و غبار از مرگ روشن می شد. بیرون بروید، به طور خلاصه تماس بگیرید! زندگی است، اما یک سایه راه رفتن، یک بازیکن ضعیف است که Struts و قاپد صحنه و هرگز دوباره او را بشنوند. این یک داستان است که توسط idiot، پر از سر و صدا و خشم، که به معنی هیچ چیز، گفته شده است. (مکبث - قانون 5، صحنه 5 - ویلیام شکسپیر) ... تجربه خود را در پوست از برادران Compson، در قلب افسانه ای Yoknapatawpha شهرستان، حضور در انحلال و فروپاشی یک خانواده مشخص شده توسط تراژدی ... خواندن فاکنر همیشه یک چالش است. اما خواندن سر و صدا و خشم بدون شک یک عمل جسورانه است. مانند یک بوم امپرسیونیست آن بود، نویسنده نشان دهنده این واقعیت در brushstrokes خشمگین از آگاهی. این سر و صدا از ذهن، فکری است که نمی توان تسلط، که حافظه نهایی، همیشه تکه تکه شده، شکسته را به یک سر و صدا از احساس را تعیین میکند. شعر مونولوگ صمیمی و توصیفی است. شما می توانید یک موضوع روایت ادامه در زبان فاکنر پیدا کنید: این یک قاعده مستثنی است، یک امتیاز زودگذر نشان می دهد که راه نثر POA © TICA او همیشه fructÃfero. با توجه به پیشرفت در خواندن، در می یابیم که بیشتر ما خودمان را پیدا دور از تصویر، شدید تر و خیره کننده علامت که در پایین حافظه ما باقی می ماند، مثل یک معما گریزان در نهایت پرده برداری شد. کتاب خطرناک و شدید. شهادت یک تحریک زیبا و فریبنده.
مشاهده لینک اصلی
به نوعی من فارغ التحصیل رشته زبان انگلیسی شدم و فاکنر را خوانده ام. این اولین کتابی بود که از او خواند و نمیتوانستم درباره آن حرف بزنم. این کتاب از شما غافل می شود چیزی اینجاست. شما می دانید که احساس می کنید هنگامی که یک آهنگ را می شنوید و یا یک چهره ای را می بینید که یک حافظه مبهم را جرقه می زند؟ حافظه ممکن است یک رویای باشد، یا شاید چیزی بود که شما در یک فیلم دیدید. ممکن است به خوبی چیزی بوده باشد که هرگز در مورد شما رخ نداده است، اما برخی از فانتزی هایی که سال ها پیش داشتید بود. شاید حتی یک واکنش فیزیکی وجود داشته باشد؟ اتصال وجود دارد، اما لعنت به آن اگر شما می توانید انگشت خود را بر روی آن قرار داده است. با این حال، آن را برای یک بعد از ظهر ذهن خود را اشغال و الهام بخش قطعه ای از فکر شما ممکن است در غیر این صورت بود. این درست است؟ البته. این چیزی است که شما با این کتاب دریافت می کنید. شما در حال تلاش برای پیدا کردن این اتصال یک خواننده دیگر می گوید خواندن صدا و خشم مانند تلاش برای جمع آوری یک پازل با 50٪ از قطعات گم شده است. من این نکته را درک می کنم، اما من نمی دانم که دقیقا درست است. من فکر نمی کنم هر قطعه ای از دست رفته وجود داشته باشد. شما فقط باید انتظارات خود را از آنچه که پازل کامل به نظر می رسد را تغییر دهید. من فهمیده ام که مردم چه می گویند وقتی که می گویند فالکلر فقط سقوط جنوب را نشانه نمی گیرد. من فکر می کنم موضوع مهم تر این است که با دوره پس از بازسازی / تبدیل دوران قرن بیست و کمتر با بررسی گسترده تر از زمان و تاریخ به عنوان آن مربوط به تجربه انسان / خانواده است. این کتابی است که مثل هیچ چیز به نظر می رسد. شما برای اولین بار از 70 تا 100 صفحه اول از دست داده اید. درک ما از زمان به عنوان یک فرآیند خطی، تجربه شما را با قسمت اول کتاب تضعیف خواهد کرد. روایت بنجی دشوار است که مطمئن شود، اما زمانی که کتاب گفته شده و انجام شده است، او به یاد ماندنی ترین و شاید مهم ترین است. در کل، کتاب به چهار بخش با چهار دیدگاه متفاوت تقسیم می شود. ما از طریق بنجی، گذشته، حال و آینده را در یک هواپیمای نه یک خط می بینیم؛ ناتوانی Quintons در پذیرش زمان و گذشت و تمایل او برای گذشته (گذشته او لزوما بخشی از آن نیست)؛ جیسون تنها در حال حاضر زندگی می کند و بیش از آنکه به لحظه ای فکر می کند، وسوسه می شود؛ و در نهایت دیلیزی که به نظر تنها اعضای خانواده با توانایی جذب گذشته به عنوان بخشی از اینجا و حال و بدون ترس از آینده زندگی می کند. این موضوع از طریق سبک مورد بررسی قرار می گیرد. این کتاب با جمله هایی است که هیچ مبدا یا پایان ندارد، بعضی از چیزهایی که هیچ نشانه ای برای صحبت کردن ندارند و تمام نشانه گذاری دقیقا اشتباه است، اما مطمئنا درست نیست. بسیاری از فلش بک ها، تغییر در دیدگاه و اغلب صفحات و صفحات با تعداد کمی از پاراگراف ها را مختل می کنند. درک هرکدام از شخصیت های زمان از طریق تجربه فاکنر با زبان درک می شود. این مثل خواندن یک رویا است. ایده این است که تمام این لحظات، تصاویر و بیت های شکسته از گفت و گو را کنار هم بگذاریم تا بتوانیم به قلب احساس آن که پیشتر صحبت می کردم، برسم. â € œwhere از این آمد؟ چرا من در مورد این فکر می کنم؟ هنگامی که من قادر خواهم بود آن را با هم بکشیم و آن را شکل دهیم؟ شما ممکن است آن را پیدا نکنید اما خوشحال هستید که سعی کنید. 5 ستاره، A +، انگشت شست ... همه چیز که گریه می کند. این کتاب را بخوانید
مشاهده لینک اصلی
خوب، در اینجا من با یکی دیگر از دیدگاه های مخالف من می روم. این اولین تلاش من برای خواندن فاکنر بود و من به شما اطمینان می دهم که آخرین کار من خواهد بود. من نمی دانم چگونه این شمع عجیب و غریب تا به حال منتشر شده، و نه تنها کلاسیک تبدیل شد! کاملا غیر قابل خواندن آن! نسخه چاپی خالص (همانطور که همیشه، فقط نظر من است، بنابراین اگر کتاب را دوست دارید، مجازات نشوید).
مشاهده لینک اصلی